شماره جهان من...

مسیحای من شو، شریفه نفس هات

شماره جهان من...

مسیحای من شو، شریفه نفس هات

روزه ی سکوت

 

 

نمیدونم دلتنگمی یا تشنه ی خونم؟

هرچی که باشی عشقمی دردت به جونم 

 

فدای اون رنگ چشای مهربونت شم

خمار یک خنده ی شیرین تو میمونم 

 

لحن صدای دلنشینت توی هر لحظم

بی هوا و بی اراده سر میگردونم 

 

سرمیگردونم ببینم که صدام کردی

ولی باز  جای تو خالی، من پریشونم 

 

روزه ی سکوتتو بشکن خدا هم رفت

منو بی عشق تو این دنیا نمیبینه 

 

بی تو انگاری همه گلواژه ها قهرن

برات هرچی مینویسم سرد و غمگینه 

  

واسه ی عشق خیالی عاشقی بسه

من میخوام با این ترانه از تو هم رد شم 

 

دیگه تنهائی و عجز عشق بی معشوق

 من باید شبیه تو باشم باید بد شم 

   

 وقتائی که روبروی قبله مینشینم

به جهان یه وحی شاعرانه میپاشم 

 

با خودم یه شرط تازه میکنم: بی تو

روزه ی ترانه و شعر و صدا باشم 

 

ی ب  

۱۵فروردین ۹۲ 

نظرات 1 + ارسال نظر
آسمان پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 21:01

زیبا بود مثل اکثر شعراتون اما غمناک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد