شماره جهان من...

مسیحای من شو، شریفه نفس هات

شماره جهان من...

مسیحای من شو، شریفه نفس هات

مثنوی دوازده

 

 

با توام ای دادگستر! با که ای؟

تا کجا وهم ثمر از ترکه ای؟

 

تا خیالت را به شوق آغشته اند

ریسمان اهل فکرت رشته اند

 

حسرت این زجر هجران تا به کی؟

هی کن آن اسب خوش فرخنده پی

 

گر توانت نیست این شهرآوری

بازکن آن تاج عدل و سروری

 

بس خلایق غرق در شوق گناه

چون تویی شافع در آن پایان راه

 

ای دو صد نفرین برآن وهم شفیع

کو ببخشاید پی فعل شنیع

 

با تو این خلق مشوش تا به چند

برخورند از کوزه ای این آب گند؟

 

آب حسرت آب حزن این آب ننگ

فرج های برگشاده، سینه تنگ

 

بس کن این دریوزگان را همدمی

فاش باش و بگسل از عالم غمی

 

آتش غفلت از این غیبت عیان

صد فسوس از منجی بخت نهان

 

عقل میکوبد بر این خانه ی تهی

می ندارد خوف از پرده دری

 

یا بدران پرده ی وعده ی خدا

یا مسیحا شو از آن پرده درآ

 

ی ب

نیمه شعبان 1392 

 

احمدا نامت بلند آوازه باد

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بیا مهدی، مسیحا شو...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

احمدا بیرون مرو از خانه ات...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

اگر امام زمانی، زمان آمدن است...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

علی، اسطوره ای برای تقرب

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

پیامبر رحمت

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

خدا باش و خدائی کن

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

موذن

http://s1.picofile.com/file/7464483866/76.jpg

 موذن
دم دمای صبح
خوابم می برد هر شب

 

بگو اقبال من کوتاه گشته

یا طنین صوت زیبایت ؟

 

بگو سنگینی خواب من است این
یا تو هم

تا دم دمای صبح

می میخوردی و هر صبح را مستی ؟

 

موذن
اندکی ابرام کن در خویشتن داری
والا
هیچ فرقی بین ما در روز آخر نیست...

ی ب

1390