شماره جهان من...

مسیحای من شو، شریفه نفس هات

شماره جهان من...

مسیحای من شو، شریفه نفس هات

نفس تنگ است

 
 
 
باز هم بیداری شبهای سرد
جای تن گرم است و دل سرشار درد
آتشی از کوی دلداری جهید
خانه ی چوبین دل ویرانه کرد   
.
شورشی گویای ادراکی قریب
حُرم احساسی دوگانه، بی رقیب
خشم و شهوت مرزها را در ربود
دل ز "نا فرجام" پُر، تن بی شکیب   
.
یوسفی متروک در چاه هوس
غرقه ی دریای غمها بی نفس
اینچنین محشر ندیدستی دلم
غرقه و سوزان و ویران از جَرس
 
ی.ب 
1391/09/27 
قریب: نزدیک 
حُرم: حرارت
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد