من پریشانم و تو در خوابی
خوش بخوابی زیبا
سقفت از دستانم
گرمی بسترت از خون دلم
روح تفدیده ام انوار رهت باد گلم
تو رهایی خوابی
من درمانده به فردای تو بیخوابم
وای
چه عذابیست نبودن باتو
چه خراب است برایت حالم
چشم بگشا و ببین دلبرکم
گریانم
گریه ی شوق نه
این دلشوره است
شورش جان من و فردایت
دل من
واپسِ دل بستن توست
دل نبندی بابا
دلکت پنهان کن
هفت پستوی نهانخانه ی فکرت، عقلت
رخ بپوشان و خودت را برهان زیبایم
من دیوانه ببین رسوایم
چشم هایت همه شور
در نگاهت موج است
با من دلشده یک جام بخند
خنده ات مستی گیرای من است
خوش بخوابی نفسم جان دلم
من به اندازه ی هر دلهره ات بیدارم
خوش بخوابی زیبا
خوش بخوابی بابا
ی ب
بد نبود این
خیلی قشنگ بود. ولی آیا واقعا آینده دختراتون رو همینقدر تیره و تار می بینید؟؟؟ چه بی رحم!!
negaranie ghashangie.mifahmamet.kash pedari mese to dashtam