منم دلتنگ حرفاتم
منم حال دلم خونه
عجیبه هر چی میگردم
گمت کردم تو این خونه
دلم قرصه همین جایی
فقط دلگیر و دلتنگی
چه بیزارم از اون پستو
همیشه عشق، پنهونه
04/09/1391
منو نفرین نکن، آغوش امنم
منو حاشا نکن، تنپوش شبنم
خود کوهم اگه تکیه ات به من باشه
ببین میمیرم اینجا بی تو نم نم
ی ب
1391/08/27
نمیدونی چه حسی داره دلتنگی
تو نزدیکی ولی آغوش تو دوره
همیشه سهم من از تو همین هیچه
تو اکسیری ولی چشمای من کوره
۱۳۹۱/۸/۷
ی ب
وقتی دلم تنگ میشه برات
وقتی میخوام گم شم توو چشات
وقتی که غمگین و دلخسته ام
دوای منه مرهم خنده هات
تو ناقوس قلب ترک خوردمی
نگو باز حرفی که من بشکنم
فقط گاه گاهی کمی عشق باش
بذار این قفسها رو من بشکنم
بذار این نفسها کمی تازه شن
بگو از ترانه بگو از ازل
منو مهربونتر صدا کن بذار
که طعم لباتو بگیره غزل
ی ب
یه قطره از اون اشک معصوم تو
برام مثل دریای بی انتهاست
بیا بگذریم از فقیه عبوس
ببین عشق ما غرق در اشتباست
ببین جام احساس لبریز شد
نگاه خدا خیره مونده به ما
نگاهم کن این عشق میسوزدم
نگو این تمنای تن های ماست
ی ب
غصه میبارد از این خانه ی تنگ
چه تفاوت دارد...؟
خانه یا عشق...؟
همین بس که پر از نفرین است.
شور و شوقی همه در پرده ای از شرم گناه
انتظاری پنهان...
التهابی عریان..
چه حرام است حریمت ای عشق
چه گوارا و چه تلخ است شرابت
آری
تو سرابی و فریب آبی
ننگ بادا به چنین بختی،
ننگ
غصه میبارد از این خانه ی تنگ
ی ب
1391/6/26