-
محرم ترین غریبه
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1391 19:38
دیوونتم غریبه، دیوونه ی نگاتم مستم کن از شرابت، خمار خنده هاتم ** حرفی بزن که قلبم، طاقت نداره اشکو نزدیکتر عزیزم، من مرد توو چشاتم ** محرم ترین غریبه، آغوش تو پناهه لمسم کن این هوس نیست، محتاج دستهاتم ی ب ۱۳۹۱/۰۵/۱۱
-
اگر امام زمانی، زمان آمدن است...
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 22:30
-
سخنی مانده به دل، دلبرکم!
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 22:28
این دلاویزترین حرف جهان را همه وقت، گاه و بیگاه، به تکرار و به اصرار بگو: "دوستت دارم" را. و بپرس از من و موّاجم کن. بگذار از پی اصرار تو حاشا بکنم، و کمی نازکنم و به رویای خودم خوش باشم که نوازش کنی ام با دستت. تو بخواهی و بخوانی و من انکار کنم. به دو پا پس بزنم و به دستان پر از دلهره ام پیش کشم. و در آن...
-
علی، اسطوره ای برای تقرب
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 22:21
-
شهر من عید ندارد
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 22:18
-
آشفتگی
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1391 19:31
گاهی آدم حرفی ندارد، حس دارد. . . . . . من حرف ندارم، غم دارم.
-
عشق بی فرجام
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1391 19:58
عشق دزدانه ما، آه چه بی فرجام است طمع بوسه زلبهای تو شیرین، خام است عشق رسوای من و بکری عشقت، هیهات به گمانم که هوسبازی ما، نــــاکام است ی ب 88/7/19
-
دریافت رمز
جمعه 10 شهریورماه سال 1391 22:29
قدم خیر و صلاح پیش رویتان دریافت رمز مطالب "مرموز"(!!!) با ارسال ایمیل به Benhabib77@yahoo.com مقدور و میسور خواهد بود. الله معکم.
-
نازنین وطنم
جمعه 10 شهریورماه سال 1391 22:17
-
عشق خاک آلود
چهارشنبه 8 شهریورماه سال 1391 09:34
میخواستم ندونی ولی رسم عشقه نمیتوونه پنهون بمونه فرشـــــــته کمی صبر کن طاقتم طاقه امشـــب همه چیزو میگم چه خوبه چه زشته میخوام آخرین معصیت با تو باشه میخوام این تمـــنا کنارت رها شه ببین عشق و شهوت چه بی مرز و رازن تو که باشی هر شب پر از مــــاه میشه ی ب 15/5/1391
-
وقت رفتن
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 23:23
دلکم غمگین است حالم اصلاً خوش نیست به گمانم امروز، نفسم تنگ تر است شاید از خواب پریشان باشد، شاید از پیغامی، شاید از پیغامت هاج و واجم، مستم گویی از عشق کسی وا رستم چشم هایم نه به فرمان من اند نه به فرمان خدا سحر از حسرت دوشینه پر از اشک شدم وقت افطار پر از حسرت اشک دم صبح هیچ در فکرم نیست پرم از منگی و از گولی و رشک...
-
فطور است و گاه صبوحی، بتاز.
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 00:48
یکــی بــود الله و جــــــــز او نــبــــود که فطر آمد و گاه عشق است و جود همین نعمتت بس که تو عاشقی به تـن درد داری، به دل واثقـــــی دلــــت خوش به تکبیــر عیــدی کهن سرت مست و جانت به از این سخن ی ب مرداد 91
-
شورش
شنبه 28 مردادماه سال 1391 23:22
نازنین از تو چه پنهان دلکم میشورد آه دل نه که تمام بدنم میشورد هوس بوسه ز لبهای تو دارد آری تو چه میدانی از این سینه چه ها میشورد شور شیرین تمنای تو و دست تهی سر آن باده بپوشان که خدا میشورد حد یک بوسه و یک جرعه ز آغوش تو چیست؟ این بهائیست که افکار مرا میشورد وقت آنست که یک جام دگر ساز کنی به فدای سرت ار محتسبی میشورد...
-
نگهم کن زیبا
جمعه 27 مردادماه سال 1391 03:57
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 ماه را دیدی عزیزم امشب؟ به گمانم غم فردای تو رنجور و نزارش کردست یا که چشمان تو را دیده و بیمار شده نکند قند عسل باز نگاهش بکنی!!؟ آخر او ماه تو تنهائی نیست دیده برگیر که او ماه هزاران ماه است این منم بنده و تقدیر گره کرده به زلف کج و بی موج و...
-
پیامبر رحمت
جمعه 27 مردادماه سال 1391 02:18
-
دعائی از شماره سوم
جمعه 27 مردادماه سال 1391 02:12
-
نگو دوری نگو حیفه
پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391 00:09
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 دلم تنگه همیشه دلبرک اخماتو وا کن ببین رنگ صدام رفته بیا من رو صدا کن نگو دورم ببین روحم کنارت جا گرفته نگو حیفه بیا احساستو پیشم رها کن ی ب 1391/05/13
-
خدا باش و خدائی کن
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 22:55
-
نفسهایم بریده
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 22:22
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 میخوام چیزی بگم اما نمیذاره نفسهای بریدم فدای تار موهای لطیفت اگه دلبستگیهامو بریدم نمیدونی عجب حس غریبی برای دیدنت داره دل من نمیدونی کمی از تلخی تو میشه درمون صد تا مشکل من بیا تلخی کن ای شیرین قصه بذار از لحن انکارت بسوزم همیشه وقت گفتن از...
-
وقت عاشق تنگ است
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 21:54
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 عاشقی بی وقت است مثل زادن مثل مردن اما همه ی مردم شهر زادن و مردن ما را دیدند ولی از سایه ی یک عشق عمیق که میان من و توست هیچ کس آگه نیست ی ب 1391
-
همین امشب
یکشنبه 22 مردادماه سال 1391 00:59
برقص و مست نازم کن همین امشب توو این خونه ببین رد صدای من توو هر شهر و خیابونه فدای برق چشم تو اگه تصویر من تاره اگه حتی خدا امشب واسم خط و نشون داره برقص و بوسه قسمت کن بچرخ و عشق بارون شو برای لحظه ای تب کن توو آغوش من آروم شو در آغوش منی امشب اگرچه دوری از پیشم من از فکر و خیالت هم دارم دیوونه تر میشم بیا تقدیرو...
-
نفرین نامه
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 21:04
تسلیم می شوم این روزگار دیوث را با دستانی به آسمان کشیده و زبانی تلخِِ از نفرین تلخی تسلیم سزاوار مردمانیست که تکه نانی را میبوسند و جانی را بها نمی د انند اینک وقت هیچ کلامی نیست الا نفرین به خویشتنمان
-
بدان من دوستت دارم!
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 20:48
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 دلم گرم است از تقدیرِ بودن در خیال تو کنار تو سرم با آسمان هفتمِ نیلیِ بی پایان هم آواز است هم راز است و دستانم کماکان حسرت موی تو را دارد چه غم دارد؟ نمیدانی چه حال نابِ بی...
-
تا کجا همرامی؟
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 20:23
گفته بودی که: بپرس از من و مواجم کن آمدم تا به سوالی دلک نازک و زیبای تو را غرق کنم و برایت بنویسم از شوق از تمنای تنی گم شده در این برهوت از خدائی که دگر با من نیست از زمینی که دگر سالم نیست از امیدی که به خون دل من آغشته است از دلی سرد و کمی بارانی که نمیداند از این شوق و از این تنهائی ن اله و بغض فرو خورده کجا باز...
-
پری رو
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 20:17
دل دیوانه شکستی کمرم نیز شکست هیچ عاقل به تو بیرحم دل خویش نبست به پری رو نتوان گفت چرا سنگدلی قلب و انصاف ندادند به تو روز الست
-
موذن
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 20:09
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 موذن دم دمای صبح خوابم می برد هر شب بگو اقبال من کوتاه گشته یا طنین صوت زیبایت ؟ بگو سنگینی خواب من است این یا تو هم تا دم دمای صبح می میخوردی و هر صبح را مستی ؟ موذن اندکی ابرام کن در خویشتن داری والا هیچ فرقی بین ما در روز آخر نیست... ی ب 1390
-
حوصله کن!!!
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 19:39
ببخش اگه غریبم برای برق چشمات ببخش اگه نخندید چشمای من به لبهات آخه واسه خندیدنم یه لحظه وقت ندارم باید برم دیرم شده، بد شده روزگارم اینجا برای خنده هم یارانه میدن بمون سهم منو ازم زدن دیگه شدم یه نیمه جون برای خنده دیر شده میخوام رفیق غم شم هر جا که من میرم میادهمراه خوب و مردم تو هم کمی حوصله کن غم پشت در نشسته مستی...
-
بیا نزدیک شعرم بشین
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 19:28
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 میخوام امشبو بی تو باشم ولی بدون تو لبریز پوچی نشم میخوام دور شم از تو و فکر تو ولی توی دنیای بد گم نشم میخوام نشنوم اون صدای تو رو ولی غرق وهم و سکوتت نشم بیا باز نزدیک شعرم بشین میخوام از تو دلگیر وغمگین نشم بذار از تو سیراب شم نازنین نگو دیر...